۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه


به شوق لبخندت
به ذوق فشار پنجه هایت بر دستم
به شور دلم
هر گاه نگاه پر مهرت
می لرزاندم
"امید هست"
و یاس، آن هنگام که نگاهت رامی دزدی
سر فرو می بری
بدنبال نگاهت، که در هیچ، نمی یابم
و بیم از سکوت، که نمی دانم معنایش، کدامین است
عشق است و بیم و یاس، و امید
عشق انتخاب کردم
جایی برای تردید نیست
من همینم
به عشق زنده ام به شور
من همینم

1/5/88